و باز هم دو دلی ...
ای امان از این دو دلی که خونه خرابم کرده :|
دیگه دارم پیر می شم و نمیدونم هنوز که چه رشته ای رو دوست دارم بخونم.
بلاخره تصمیم گرفتم برای ارشد ام بی ای بخونم. رفتم جلو و همه چیز رو تهیه کردم
اما بعد دیدم عوض خوندن واسه کنکور مدام دارم به پایتون و اچ تی ام ال و دریم ویور و جاوا اسکریپت و بلندر ور میرم :|
بعد با خودم میگم خب پاشو برو کامپیوتر بخون!
تا اینجا دو دلم. یعنی یه دلم میگه برم. یه دلم میگه نرم. طاقت نداره دلم ... !
بعد میرم سر فصلاشو میبینم و میبینم چقدر زیاده!!
اون یکی دلم یهو میگه ولش کن درسو حال و حوصله داریا ! کیه که دوست نداشته باشه همه عمرشو کف زمین غلت بخوره و سریال ببینه؟! خیلی حال میده! اصلا این یه جنبه ی زندگی م نابودم کرده!
یه دل دیگه م یهو جلو میاد و میگه فوتسال رو ادامه بده همه بهت میگن آینده داری!
یهو از اون ور یه دل دیگه سر و کله ش پیدا میشه و میگه خیاطی بخون! اینو همون لحظه میزنم تو سرش و اجازه نمی دم بین بقیه ی دل هام بلوله.
خلاصه که گرفتاری شدم نمی دونم چه گلی به سرم بگیرم :(
+بی تو چه کنم ... ؟