لعنتی اصلا دوستت ندارم. اصلا. ولی نمی تونم فراموشت کنم. با من خاطره های عمیقی ساختی و ول کردی رفتی. مگه نگفتی دخترا فلانن احساساتی ن باید از مردشون اجازه بگیرن؟ درسته زر زدی و منم بخاطر همین کارات گذاشتمت کنار ولی تو که احساساتی نبودی چرا رفتی آخه؟ مثلا تو باید مث یه مرد میموندی. اما نموندی. حالا که بیشتر فکر میکنم میبینم تو نمی خواستی بمونی. میخواستی بری و میخواستی منم زندگی مو زمین بذارم و باهات بیام. ولی من زندگی مو فدای تو نکردم. شاید چون تو هم هیچیو فدای من نکردی. حتی دروغ گفتی یا پشت من در نیومدی. منو به خاطر بعضی حرفام مسخره کردی منو اونجور که لایقش بودم دوست نداشتی. خب بچه بودی. شایدم هنوزم باشی. خرده نمیگیرم بهت منم حتما مزخرف بودم. ولی متاسفانه چیزی که یادم نمیره پلی لیست هامونه. {شبانه آهنگ گوش کردنامونه}چون خیلی سعی کردم باز هم اینو با کسی تجربه کنم اما نتونستم و می دونم که تو هم موفق نمیشی. خودشیفته نیستم ولی مث منو جایی پیدا نمیکنی. بقیه جور دیگه ن و ما جور دیگه ای بودیم. شاید توی زندگی مون آخر شب بشینیم به هم فکر کنیم و با خودمون بگیم که اگه با هم بودیم به این روزمرگی احمقانه دچار نمیشدیم و اگه با هم بودیم خوشبخت بودیم. اما من دوستت ندارم. دیگه ندارم. پس میتونم حدس بزنم که تو هم دوستم نداری. من سنگ شدم و مغرور شدم و دیگه کسی رو دوست نداشتم و از ترس دوباره شکست خوردن دیگه بازی نکردم. کار عاقلانه. تو ولی میدونم که مثل من نکشیدی کنار برای همینه که خیلی دلم میخواد بدونم آخرش با کی می مونی. آخرش اون کیه که برات اینقدر مهمه که میمونی و باهاش زندگی تو میسازی.  میخوام بدونم مرد چه کسی میشی.

 

هنوزم یواشکی ناراحتم که نمی تونم آهنگای جدیدمو برات بفرستم و با هم گوش بدیم بهشون :)