یک روز که حالم خیلی خوب بود و هوا هم به طرز عجیبی با من همراهی میکرد حس و حال انداختن یک سلفی کوچک و مختصر و مفید به من دست داد و یک سلفی گرفتم با بک گراند شاخ و برگ درختان. هر چه به عکسم بیشتر نگاه می کردم بیشتر از خودم خوشم می آمد! لب و دهان و آن لبخند ... ای وای از این لبخند! چشم ها را نگاه که چه میکند با دل معشوق!! اصلا تو دل برویی شده بودم که نگو. اما چشم شما روز بد نبیند همان لحظه تصمیم نه چندان مهمی گرفتم! که این عکس را به عنوان عکس پروفایل روی شبکه اجتماعی اینستاگرام خود بگذارم.
لابد اول با خودتان گفتید که عجب موجود خودشیفته ای! خب در این مورد نمی توانم به شما خرده بگیرم! اما حتما بعد با خودتان گفتید که این بابا وقت ما را گرفته که بگوید عکسم را گذاشتم روی پروفایلم؟ خب همه ی آدم ها همین کار را میکنند! آن وقت است که من باید بگویم آفرین! نکته همین است! در بدیهی بودن و مهم نبودن این تصمیم همین بس که همه ی آدم ها این کار را میکنند. از آن پس به مدت یک الی دو ثانیه ناقابل که برای من به اندازه ی صدم ثانیه و کمتر گذشت به عکس پروفایل خیره شده بودم و می گفتم به به عجب سیندرلایی! خدا به مادرش ببخشد! اما بعد یک موجود که نقشش در زندگی واقعی من "دوست صمیمی" می باشد در کسری از ثانیه همه چیز را به هم ریخت. "این چه عکسیه گذاشتی؟ زاویه عکست خیلی بده. سوراخ دماغات معلومه. صورتت معلومه زشته دوستانه میگم برش دار!" همین چند جمله و یا حتی فقط یکی از اینها کافی بود که روز خوبم را تبدیل به یک روز مزخرف کند. در واقع الان از من بپرسید به شما میگویم که آن عکس بسیار زشت است و من هم خیلی بد افتاده ام و باید زاویه عکسم را عوض میکردم یا اگر ممکن بود قبل از گرفتن عکس دماغم را عمل میکردم که آن وقت خیلی بهتر هم میشد! بعد از آن هم دیگر هیچ عکسی را از خودم روی هیچ کدام از پروفایل های شبکه های اجتماعی ام نگذاشتم. شاید بگویید که عجب آدم بی جنبه و تاثیر پذیری هستی. ممکن است همین طور باشد. اما چیزی که می خواهم بگویم این است که خواهش میکنم قبل از اینکه حرف بزنید فکر کنید. شما عالم مطلق نیستید و حرف هایتان هیچ کدام وحی منزل نیست. اما شما در قبال حرف هایی که میزنید، اگر در بهترین حالت دل کسی را نشکنید، مسئولید. آن دوست من تصورش را هم نمی کرد که حرفش چنین تاثیری روی من داشته باشد. لابد با خودش فکر کرده بود که چقدر ملاحظه ی من را کرده و حرفش را "دوستانه" زده و خیر مرا میخواسته. اما من و شما بهتر می دانیم که نتیجه ی این خیرخواهی چه بود.

به بعضی ها هم باید گفت ما را به خیر تو امیدی نیست شر مرسان جان عزیزت!

 

+در ادامه ی این پست ، عدد کذایی تعداد بازدید ها به 988 رسید. (گزارش لحظه به لحظه! laugh)

++  همه ی ما آدم ها از دور زیبائیم. اما مبادا نزدیک شویم! نزدیک تر از آنچه که باید ... بعضی ها از نزدیک هم زشتند هم ترسناک! indecision