یه روزی میرسه که بالاخره همه چیو می فهمیم. من از خودم نمی نویسم. ینی دیگه نمیخوام از خودم بنویسم. دلم میخواست این کارو بکنم اما هر جا که میرم یه سایه تعقیبم میکنه. دیگه حتی برام مهم نیست. منم یه دخترم که به زودی هر چیزی که دارمو از دست میدم. چون دنیا خاصیتش همینه. پس اگه الان یکی هست که عاشقمه، میدونم که به زودی میذاره و میره. پس نه از وجودش خوشحالم و نه حضور ناخواسته ش ناراحتم میکنه. اما به هر حال باید بدونه که به خاطر اونه که دیگه دلم نمیخواد از خودم بنویسم. شاید متنبه بشه و منو زودتر به حال خودم رها کنه. دلم نمیخواد قربون صدقه م بره یا فدای چشمام بشه. احساس عشق نمیکنم. احساس نفرت نمیکنم. ولی دلم نمیخواد همچین کسی تو زندگیم باشه. پس کاش که سعی نکنه به هیچ طریقی تو زندگیم باشه.

 

چرا نمینویسم یا چرا الان مینویسم. خودم هم نمیدونم. من پارسال هرگز فکر نمیکردم امسال اینجا باشم. هرگز فکر نمیکردم زندگی پنجاه درصد هیجان و پیچیدگی شو توی این مدت کوتاه از دست بده. هرگز به مخیله م خطور نمیکرد اینقدر بی تفاوت بشم. همه چیز به تخمم باشه. از هر چیز عادی زندگی زده بشم. دلم چیزیو نخواد، هدفامو از دست بدم و در عین حال نفس بکشم. غر نمیزنم. فقط میخوام بگم این زندگی و آدمای گهش واقعا به تخمم تشریف دارن.

کسی رو دوست ندارم.

نه واقعا.

خودمم دوست ندارم.

هیچ وقت نداشتم.

اما برای خودم ارزش قائلم. وجودم برام ارزشمنده. میدونی. با دوست داشتن خیلی متفاوته. چیزی که برات ارزشمند باشه رو حتی اگه یه روزایی دوست نداشته باشی، بازم ازش شدیدا مراقبت میکنی. منم میخوام از خودم مراقبت کنم تا عمرم سر بیاد و بمیرم ان شالله. تا قبل مرگم ناراحت نباشم و سالم و جوون بمونم و دست از آرزوهای گذشته م نکشم.

کاش روزی که میمیرم بیام اینجا آپ کنم و خبر مرگ و آزادیمو خودم توی همین صفحه بذارم. و همه کسایی که وب رو میخوندن با خوندن آخرین پست بگن خب دیگه چه فایده، مرد. دونستن افکار یه آدم مرده چه اهمیتی داره؟

 

+ نمیدونم اگه بی تی اس نبود چطوری میخواستم زنده بمونم. نمیدونم تا قبل بی تی اس چطوری زندگی میکردم. و نمیدونم روزی که نباشن چطور زندگی مو ادامه بدم. خدا رو شکر که هستن. فقط روزایی که حالم خیلی خیلی بده و نمیخوام ریخت هیچ کسو ببینم همین هفت تا پسر هستن که حالمو جوری خوب میکنن که همه دردامو فراموش کنم. شاید خودشونم ندونن که واقعا... واقعا... واقعا... دلیل ادامه زندگی م هستن. من واقعا متشکرشون هستم. حتی اگر به نظر همه مسخره بیاد. اما تنها دلیل خنده های این روزام همین پسران.