اینقدر درگیری داشتم و دارم که نمی دونم چرا الان بجای اینکه کارامو بکنم دارم آپ میکنم. 

خوبی ش اینه که دیگه احتمالا هیچ کس علاقه ای به خوندن این وبلاگ نداره چون هر چیزی تو این دنیا بده بستونیه. ینی چی؟ ینی وقتی من به وبشون سر نمیزنم و مطالب بس هیجان انگیز و خفن طورشونو نمیخونم چرا اونا باید بیان به حرفای صد تا یه غار من گوش بدن؟ :))

خب من دلیل خوبی برای نبودنم دارم و اونم کارای زیادیه که دارم و دانشگاه و هزاران دردسرش! من جمله اینکه 5 تا مقاله رو باید در قالب پاورپوینت ارائه بدم که ازین پنج تا فقط یکی ش انجام شده!! :)) خیلی خوشحالم خیلی سرخوشم یوهاهاهاها

تمرین ها البته به کنار و تازه امروز آخرین میان ترممو دادم. اما این تازه شروع می باشد و تو این ماه عزیز باید برای امتحانای بعد رمضون آماده بشم! و منم که اصن نمیتونه بهم خوش بگذره وقتی ذهنم درگیره. ترم قبل ذات خرخون خودمو رو کردم و شاگرد اول شدم! :)) خدا از سر تقصیراتم بگذره ولی خواستم یه هینت بدم که ینی من جدی درس می خونم و ول نمیگردم و خوشی نزده زیر دلم! (البته بجز الان که از خوشی یا سرخوشی زیاد دارم وب آپ میکنم. گفته بودم اینو؟)

هفته بعد سه تا ارائه رو در یک روز رو میکنم و رکورد تعداد ارائه ها در یک روز رو می زنم. اوووو یععععععع

 

خب من خبرهای خوبی برای خودم دارم. و برای دوستدارانم :)) اما دارم کم کم فکر میکنم این وبو جمعش کنم. زیادی روعه. نمیخوام رو باشه. می خوام زیر باشه. ینی زیر آبی بره. یه آدمایی وبمو پیدا کردن که نمیدونم چطور ... و نمیدونم چطور از شرشون خلاص شم حتی. 

شاید اگه یک وب دیگه زدم ... این وبو پاک کردم و شایدم نه. و شایدم هیچ کس هیچ وقت نفهمه که من در وب جدید کی در وب قدیم بودم و شاید برای رد گم کنی این وب رو همچنان آپ کنم که ینی آره من یه بلاگر تنبل و خسته و گشادم که وبمو هر شصت سال یه بار آپ میکنم :)) شاید همین الانشم به همین ایده لباس عمل پوشونده م و این من نیستم و نه من منم من ذره خاک وطنم من هعیییییی

خوب میشم

خلاصه اینکه شاید خبر های خوب رو تو وب جدیدم برای خودم و مخاطبین نداشته م به اشتراک گذاشتم :)) شایدم از بی مخاطبی خسته شدم و به وب هاتون سر زدم. ولی چیزی که قطع و یقین میدونم اینه که هر کاری هم بکنم بعد امتحاناس که اونم میشه دهه دوم تیر و نه حالا حالاها! میخوام خوب تر باشم. اینقدر درس نخونم الان عوق میزنم بس کد زدم و پروژه تحویل دادم. احتمالا می رم بالاخره قالب وب خودمو به طرز منحصر بفردی مینویسم و چشم اهالی فن رو در میارم و عکاسی میکنم. عکاسی میکنم و در وبم نمی ذارم چون می ترسم دزدیده بشه. دارم مزخرف میگم. آی نو. ولی لپ مطلبو رسوندم. دقت کنین لپ شو.